اعتیاد را به عادت کردن ، خو گرفتن و خود را وقف عادتی نکوهیده کردن معنی کرده اندبه عبارت دیگر ابتلای اسارت آمیز به ماده ی مخدر که از نظر جسمی یا اجتماعی زیان آور شمرده شود ، اعتیاد نام دارد .
وابستگی به دارو ، مفهوم این کلمه آن است که انسان در اثر کاربرد نوعی مواد شیمیایی ، از نظر جسمی و روانی به آن وابستگی پیدا کند . به طوری که در اثر دستیابی و مصرف دارو احساس آرامش و لذت به او دست می دهد ، در حالی که نرسیدن دارو به خماری ، دردهای جسمی و احساس ناراحتی و بی قراری فرد منجر می شود .
نوجوانان به دلیل داشتن ویژگی های چون استقلال طلبی و کنجکاوی ، هیجان خواهی ، پیروی از همسالان و بی اعتمادی به قدرت والدین ، بیشتر در معرض خطر مصرف مواد بوده و هدف اصلی توزیع کنندگان این مواد هستند .
اکثر نوجوانان ماجراجو بوده و از این رو خطر مصرف مواد مخدر در این گروه خطرناک تر از سایر گروه هاست از آنجا که نوجوانان به دلیل رشد ناکافی ذهنی و اجتماعی ، ارتباط بین فعالیت های حال و آینده ی خود را نمی بینند و فکر میکنند قادر به تغییر زندگی خود هستند ، با این تصورات واهی که خود را اصلاح کرده و مصرف را کنار خواهند گذاشت ، ممکن است مدتها درگیر فعالیت های مربوط به مواد شده و زمانی به خود آیند که دیگر نمیتوانند این سبک زندگی را کنار بگذارند .
علاوه بر مشکلات فوق ، نوجوانان مصرف کننده ی مواد مخدر به برخی از مشکلات زیر مبتلا می شوند :
- آسیب های جسمی و روان شناختی مثل بالا رفتن احتمال ابتلا به ایدز ، آسیب های حافظه ، اختلالات کبدی و مسمومیت های حاد
- خطر افزایش فعالیت های جنسی زود رس و نابهنجار
- توقف یا اختلال در رشد هیجانی ، اجتماعی ،اخلاقی و هوشی
- مشکلات رفتاری و درگیریهای قانونی
- احتمال بالا رفتن مشارکت در بزه های مختلف
- بی علاقگی و بی انگیزگی نسبت به کار و فعالیت های پیشین
- افت تحصیلی مشهود
- بالا رفتن احتمال خودکشی
در مدارس ما ، دانش آموزان متناسب با وضعیت اقتصادی و منطقه ای جغرافیایی خود ، به مواد مخدر مختلفی روی می آورند . برای مثال دانش آموزان مناطق شمال شهر تهران که تا حدودی مرفه هستند ، به موادی مانند اکس و ماری جوآنا و ... روی می آورند و دانش آموزان جنوب شهر تهران بیشتر سیگار ، تریاک و... مصرف میکنند که هزینه کمتری به آن اختصاص می دهند .
در خانواده های مرفه ، نوجوانان به علت کمبود فعالیت های بدنی ، یکنواختی و تنوع طلبی ، معمولا به سوی مواد مخدر روی می آورند . در طبقات پایین جامعه ، محرومیت ها شکست ها و ناکامی ها از علل گرایش به مواد مخدر هستند و در طبقه متوسط ، وجود اختلافات خانوادگی ، دوستان ناباب نقش مهمی در این زمینه ایفا میکنند .
در این شرایط مهم ترین نهاد بعد از خانواده ، آموزش و پرورش است که در آگاه سازی دانش آموزان در خصوص اثرات منفی مواد مخدر ،فراهم ساختن برنامه های متنوع برای اوقات فراغت ،ایجاد فرصت های شغلی و اطلاع رسانی به خانواده ها نقش مهمی ایفا میکند.
اگر اولیای مدرسه ، شناخت کافی از علل و عوامل موثر درگرایش نوجوانان به سوی مصرف مواد مخدر را نداشته باشند و آموزش لازم در جهت شناسای افرادی که در معرض خطر قرار دارند را کسب نکرده باشند و نسبت به رفتارهایی که نشان دهنده ی مصرف مواد مخدر است حساس نباشند ، ممکن است واکنش هایی نشان دهند که باعث سوق دادن بیشتر فرد به سوی مواد مخدر شود.
از این رو ضروری است که اولیای مدرسه به خصوص مشاوران ، در زمینه ی اعتیاد ،آموزشهای کافی ببینند تا بتوانند نوجوانانی که یا در معرض خطر اعتیاد قرار دارند یا مواد مخدر مصرف میکنند را به موقع شناسایی کرده و نسبت به پیشگیری از بروز اعتیاد یا درمان آن ، اقدامات لازم را انجام دهند .
به لحاظ اثر گذاری به محیط های آموزشی در تربیت و تکوین شخصیت نوجوانان و با توجه به این که اغلب گروه های همسالان نیز در میان آنها شکل می گیرند ، محیط آموزشی پس از خانواده ، مقام والایی دارد .
از این رو هرگونه نا بسامانی در چنین محیطی خطر شکل گیری گروه های آسیب پذیر در میان نوجوانان را افزایش میدهد که طی آن اعضای این گروه ها ، انواع جرایم و انحرافات را از یکدیگر یاد میگیرند و به آن مبادرت می ورزند که از جمله ی آن ها می توان اعتیاد به مواد مخدر را نام برد.